درصد کمی از برنامه نویسی، کدنویسی است و درصد بالای آن دیباگ کردن یا خطایابی کدهاست. از آنجا که هیچ برنامه ای بدون باگ نیست، یادگیری اصول صحیح دیباگ کردن کد، برای برنامه نویس ضروری است. در این مطلب قصد دارم بر حسب تجربه چند ساله در کد نویسی، مهمترین اصول دیباگ کردن را با شما به اشتراک بگذارم.

حتی اگر یکی از حرفهایترین برنامهنویسها باشید و بسیار تمیز نیز کدنویسی کنید، باز هم احتمال آن وجود دارد تا به باگ و مشکل در برنامه خود بر بخورید. درواقع باگ یکی از اجزای جدا نشدنی هر برنامهای است. برنامه نویسی موفقتر است که سریعتر و راحتتر از کدها عبور کند. اگر دوست دارید بدانید ریشه کلمه باگ در برنامه نویسی چیست، مطلب خاستگاه باگ برنامه نویسی را در کپل آرت بخوانید.حل باگ ها و خطایابی برنامه اصول و سلسله مراتب خاصی دارد که قصد دارم در این مطلب به تعدادی از آن ها بپردازم، تا انتها همراه من باشید.
1) مشخص نمودن نوع و محل وقوع خطا
اولین مرحله برای دیباگ کردن این است پی ببرید محل یا محلهای وقوع خطا کجاست و نوع خطای برنامه نویسی چیست. برای مثال در طراحی وب و در معماری محبوب MVC، باید متوجه شوید که خطای شما ناشی از کدامیک از اجزای این معماری، برای مثال در کنترلر خطا رخ داده است یا در مدل، این خطا خطای نحوی است یا زمان اجرا و... در بسیاری از کامپایلرها محل وقوع خطا برای برنامه نویس مشخص میشود اما همیشه نمیتوان به طور قطع گفت که ارور درست در محلی که کامپایلر میگوید، رخ داده است. استفاده از Break Point یکی از بهترین و سادهترین روشها برای پیدا کردن محل دقیق وقوع خطاست.
2) خواندن دقیق متن خطا
مرحله دوم از دیباگ کردن برنامه، خواندن درست و دقیق و ترجمه متن خطاست. متاسفانه بسیاری از برنامه نویسان بدون خواندن متن خطا فورا متن آن را کپی کرده و در گوگل سرچ میکنند! این کار به دو دلیل اشتباه است. اول اینکه شخص برنامه نویس یادگیری نکته ای جذاب و خوب را با کپی و پیست کردن از دست میدهد. دوم اینکه شخص برنامه نویس تنبل میشود و ذهنش به مرور زمان بسیار وابسته به اینترنت شده و دیگر نمیتواند مشکلات ساده را بر طرف کند. پس سعی کند ابتدا متن خطا را خوب بفهمید. زیرا که ممکن است مشکل بسیار ساده باشد یا اینکه خود بتوانید به راحتی آن را حل کنید.
3) تلاش انفرادی برای حل مشکل
مرحله سوم این است که برنامه نویس سعی کند با تجربهای که دارد و یا معلوماتی که آموخته است، راههای مختلفی را تست کرده و سعی کند خود مشکل را حل کند. این تلاش انفرادی اگر به نتیجه برسد که بسیار عالیست چون هم ذهن برنامه نویس به چالش کشیده شده است و هم اینکه این نکته در ذهن او برای همیشه باقی میمانده است. درصورتی هم که شخص برنامه نویس موفق نشود، بازهم چیزی را از دست نداده است و ذهن او بارها به چالش کشیده شده است و تقویت شده است.
4) استــــــک اورفلــــــــو | StackOverFlow
مرحله بعد، جستجوی گوگل و سایتهای مختلفی چون StackOverFlow برای یافتن پاسخ مشکل شماست. داشتن توانایی بالا و حرفهای در جستجوی دقیق مشکل و همچنین داشتن قوهی زبان انگلیسی خوب میتواند شخص برنامه نویس را در این مرحله بسیار یاری کند.
5) یادداشت برداری و به خاطر سپردن
مرحله آخر از دیباگ کردن صحیح و اصولی، یادداشت برداری مشکل، یا به خاطر سپردن آن برای دفعات بعدی احتمالی برخورد به آن مشکل است. درصورتی که توانستید مشکلی را شخصا حل کنید، توصیه میکنم مشکلتان را در انجمنهای مختلف برنامه نویسی مطرح کنید تا کمک حال بقیه همکاران و دوستان خود در برخورد با آن باگ باشید(:
نتیجهگیری
برای حل خطاهای برنامه نویسی باید بسیار صبور بود، بسیاری از مشکلات برنامه نویسی نیازمند تفکر بسیار بالا هستند و جستجوی حریصانه در اینترنت برای حل آنها چاره ساز نیست. برای حل اصولی یک باگ برنامه نویسی بهتر است 5 مرحله؛ مشخص نمودن نوع و محل وقوع خطا، خواندن دقیق متن خطا، تلاش انفرادی برای حل مشکل، جستجوی گوگل و در نهایت یادداشت برداری و به خاطر سپردن به ترتیب انجام شوند تا شخص برنامه نویس در عین دیباگ کردن نکات طلایی را نیز بیاموزد و صرفا مشکل را حل نکند. خیلی ممنون که تا انتهای مطلب همراه من بودید، سپاس.
کاش فرصت دیباگ کردن زندگیِ گذشته مون رو هم داشتم
آخر گفتی...
کاش زندگی هم ctrl + z داشت...
وارد حساب کاربری خود شوید.|ورود
یا در سایت ثبت نام کنید.|ثبت نام