بحران اوکراین، سرآغاز جنگ جهانی
1400/11/27اگر فرد سیاسی نیز نباشید، حتما تاکنون اخباری را درمورد تحولات اوکراین و حمله روسیه به آن شنیده اید. تحولاتی که می تواند منجر به جنگ جهانی سوم شوند و زمینه ساز انقراض بشری با بمب های اتمی شوند.
تاریخ علم بسیار جذاب و آموزندهای است که مطالعه آن میتواند برای ما بسیار مفید باشد و درسهای مهمی را به ما بیاموزد. از طرفی دیگر با مطالعه تاریخ میتوان تحولات آینده را نیز تا حدودی پیشبینی کرد! درست است که این پیشبینی همیشه دقیق نیست ولی تاحدود بسیار زیادی میتوان سیر تحولات آینده را به صورت اجمالی مشخص کرد. پس برای پیشبینی آینده بحران اوکراین که در این چند ماهه بحث بسیار داغی شده است، بهتر است ابتدا جنگ جهانی اول و دوم را بررسی کرده و سپس به تحولات اوکراین بپردازیم!
جرقه جنگ جهانی اول
بسیاری از ما هنگام خواندن درس تاریخ و قسمت شروع جنگ جهانی اول خندیدهایم! جنگی عظیم و نابودگر که به علت ترور ولیعهد امپراطوری اتریش مجارستان توسط تروریستهای ملیگرای صرب، آغاز شد! از این قسمت از تاریخ میآموزیم که گاهی یک اتفاق کوچک و ساده که به راحتی میتوان آن را حل و فصل کرد، میتواند منجر به یک فاجعه بزرگ شود، همانگونه که یک جرقه میتواند یک انبار بزرگ باروت را به نابودی کامل بکشاند! پس در امور سیاسی هیچ چیز شوخی بردار نیست و دقیقا همان چیزهای کوچک و به ظاهر خندهدار برای عموم مردم، برای رجل سیاسی بسیار مهم و استراتژیک هستند!
پایان جنگ جهانی اول
جنگ جهانی اول با پذیرفتن شکست توسط دولتهای شکست خورده همراه شد. همین پذیرفتن شکست منجر به معاهدههای بسیار بزرگ علیه دول شکست خورده شده شد، از جمله معاهدهی ورسای که علیه ملت آلمان برای تنبیه هرچه بیشتر آنها به علت شروع جنگجهانی اول بسته شد! قراردادی بسیار ننگین برای ملت آلمان که فشار بسیار زیادی را بر آنها وارد کرد. از این برهه از تاریخ این نکته را میآموزیم که کشورهای شکست خورده در عرصه نظامی و سیاسی باید غرامت بسیار زیادی را بپردازند و عملا نابود شوند! همین است که امروزه در عرصه سیاست میبینیم هیچ کشوری شکست خود را نمیپذیرد و تا آخرین لحظه از مواضع خود دفاع میکند، زیرا که میداند در صورت قبول شکست، سرنوشت بسیار بدی خواهد داشت. یک مثال تاریخی نیز در مورد این موضوع بزنم؛ در انتهای جنگ جهانی دوم، آلمان تا مرز نابودی از خود دفاع کرد چون میدانست در صورت پذیرفتن شکست باید غرامت وحشتناکی را به دول متفق پرداخت کند...
آغاز جنگ جهانی دوم
بر خلاف جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم به علت شکم سیری و قدرت زیاد دولتها شروع نشد، جنگ جهانی دوم به علت فشار زیادی که معاهده ورسای بر آلمان وارد کرده بود آغاز شد. کشور ژاپن نیز به علت اقتصاد فلج و فشارهای زیاد اقتصادی در جنگجهانی دوم وارد شد و به نبرد پرداخت. درسی که از این قسمت از تاریخ میگیریم این است که؛ فشار اقتصادی و سیاسی میتواند منجر به جنگ شود! به اصطلاح عامیانه؛ وقتی کشوری چیزی برای از دست دادن نداشته باشد، برای بهبود وضع خود دست به هرکاری میزند یکی از اقسام آن، جنگ است. اوکراین امروزی بسیار مستعد این نوع شروع جنگ است، زیرا سالهاست تحت فشار است و وضع اقتصادی مناسبی نیز ندارد.
پایان جنگ جهانی دوم
میرسیم به اصلی ترین درس تاریخی که مرتبط با این مطلب است؛ جنگ جهانی دوم با تسلیم آلمان نازی به متفقین پایان یافت، تسلیمی که منجر به تقسیم کشور آلمان بین کمونیستها (آلمان شرقی) و سرمایهدارها (آلمان غربی) شد. به یک باره آلمان نازی پر ابوهت به کشوری دو نیمه و مستعمره تقسیم شد! بسیار محتمل است که اوکراین امروزی که در کشمکش غرب و شرق قرار دارد، نیز تقسیم شود!
تقسیم اوکراین بین شرق و غرب :
افزایش بسیار زیاد قیمت نفت، خروج دیپلماتهای کشورهای مختلف از اوکراین و رزمایشهای مختلف روسیه و ناتو در نزدیکی اوکراین، همه و همه نشان میدهند که جنگ حداقل بسیار نزدیک است! جنگی که اگر در بگیرد بر اساس ادعای بسیاری از سیاسیون، منجر به جنگ جهانی سوم میشود. اگر در ویکیپدیا کمی در مورد اوکراین جستجو کنید، به این نکته میرسید که بسیاری از شهرهای شرق اوکراین متمایل به کشور روسیه هستند و شهرهای غربی آن از روسیه بیزارند. پس بسیار محتمل است که در صورت وقوع جنگ این ملت به دو قسمت تقسیم شود و اصطلاحا به سرنوشت آلمان نازی سال 1945 دچار شود! خالی از لطف نیست که این نکته جالب را بدانیم که؛ در تهاجم آلمان نازی به شوروی تنها ملتی که از سربازان آلمانی استقبال کرد و آنها را یاری کرد، اوکراین بود!
یک نکته در مورد سیاست
بسیاری از افراد به خصوص در جامعه خودمان بدون تخصص مربوطه احساس میکنند که در مورد سیاست اطلاعات بسیار زیادی دارند، این تصور بسیار غلط است! سیاست، فرسنگها از چیزی که ما فکر میکنیم و خبرگزاریهای مختلف مینویسند دورتر است! در واقع ما تنها به اطلاعات اندکی از وقایع روی پرده دسترسی داریم و هیچ گاه از پشت پرده و قایع آن کاملا مطلع نیستیم!
سیاست قابل پیشبینی نیست
با وجود اینکه من اشاره کردم که با مطالعه تاریخ میتوان تا حدودی تحولات آینده را پیشبینی کرد، اما این پیشبینی بسیار دشوار است و در بسیاری از موارد درست از آب در نمیآید! زیرا سیاست بسیار پیچیده است و به عوامل بسیار زیادی وابسته است که بررسی آن بر عهده کارشناسان است و باید این کار را تنها به آنها واگذار کرد.
درباره این طرح گرافیکی
برای رسیدن به ایده مناسب برای طراحی یک آرتورک حول مسائل اوکراین زمان زیادی را صرف کردم و در نهایت با رجوع به تاریخ و مطالعه آن به این نتیجه رسیدم که چنین آرتورکی را تحت عنوان؛ "در نهایت آیا اوکراین تحت جنگ جهانی سوم به سرنوشت آلمان تبدیل میشود؟" عملی کنم. طرحی مفهومی که از یک اوکراین دو پاره که بین روسها و ناتو تقسیم شده است، تشکیل شده است. رنگ زرد و قرمز نماد کمونیستها و رنگ آبی در اوکراین نیز اختصاص به ناتو یافته است. امیدوارم ازاین طرح مفهومی لذت برده باشید و هر ساعت شبانه روز که این مطلب رو میخونید، اون لحظتون بخیر باشه.
دیدگاه کاربران
6 دیدگاهمعلومه ک از غافله عقبی اینجا جنگ بین کشوری برخط داریم ینی قطع نمیشه کلا جنگه
😂😂😂
جنگ دردهای جهان را بزرگ تر می کند. جنگ هر چند هم بر ضد خرابی ها باشد در آخر جور دیگری زمین را آکنده از درد می کند. اگر جنگ نهایت عدالت هم باشد همیشه زمین را لبریز غم می کند.
ممنون از دیدگاه زیبات میثم جان
👏👏👏👏
🙏❤
جهت ثبت دیدگاه باید در سایت ثبت نام کرده و یا وارد نمایه خود شوید.